شهر ما به شخص با تجربه ای نیاز دارد که بتواند با افراد سنین مختلف(از کودک گرفته تا کهنسال) ارتباط برقرار کند - روحیه شهروندان را بالا ببرد - میزان هزینه ها را کمتر از درآمدهای شهر نگه دارد - در عقد قراردادها با صنعت گران وحدت آفرین باشد - اهل بحث و گفتگو باشد - همدلی را افزایش دهد و با مقامات رابطه داشته باشد - قوانین را درک کند و آنها را برای شهروندان توضیح دهد - کسی که در مواقع لزوم محتاطانه و در عین حال رک و بی پروا سخن بگوید و کسی که در هر لحظه بتواند مردم را طوری مجذوب کند که حاضر باشند نیازهای شهر و منطقه را درک کنند و خود را با باورهای شهروندان عجین کند.

حال سئوال اینست که نماینده شهر به عنوان یک مدیر و برنامه ریز ملت چطور می تواند اینهمه دغدغه های مردم را برآورده سازد- مهم نیست که به طرف چه کسی باشی و چه کسی را مورد حمایت قرار دهی - مهم آنست که آگاهی همه جانبه را در آحاد عظیم ملت بیافرینی تا با مشارکت خویش - فرد شایسته را به عنوان زعیم منطقه به مجلس معرفی کنی!!!

اما اخطار...

کاندیدای محترم به هوش و به گوش باشید - ساعت کار طولانی است - دفعه آینده تضمینی برای ادامه کار وجود ندارد. شما به عنوان داوطلب این نمایندگی مردم باید بار ناشی از واکنش های عمومی شهروندان را نسبت به هر گونه تغییر در نظام توسعه شهری به عهده بگیرید نه اینکه ۴ سال آزگار دلها را خون کنی و حتی ... . مردم نگویند نماینده چند نفر است و بس - نگویند که کارش عزل و نصب است و بس. یا چگونه بگویم نگویند که ۴ سال گذشت باز در اول راهیم و هنوز مشکلات مردم حل نشده است و ... .

سئوالات راهبردی :

۱- آیا نماینده آینده ما چشم انداز روشنی از آنچه می تواند در آینده باشد - دارد؟

۲- آیا نماینده آینده ما تصویر روشنی از آنچه در دل این مردم می گذرد و سطح آمایش منطقه ای آن خبر دارد؟

۳- آیا نماینده آینده ما برنامه ای جامع برای ایجاد تغییر در مدیریت کلان شهری را تدارک و پیش بینی کرده است؟

۴- آیا نماینده آینده ما برنامه های راهبردی و عملیاتی برای رفع مشکلات جوانان این منطقه (معضلات بیکاری منطقه- وضعیت فرهنگی - اجتماعی - اقتصادی و سیاسی ) آحاد جامعه اندیشیده است؟

بلی جنابان کاندیداتوری ...

قالب ها و نقاب ها را در اول معرکه گیری بشکنید و برای تغییر برنامه بریزید نه برای افرادی که طالب پست و مقام از شماها هستند. فکر کنید - تا تغییر را با نوگردانی و حس خدمت به این مردم عرضه کنید نه با ولایت نفس برای جبران آنچه که خود یا اطرافیان خود بدانها نرسیده اید.

اما چرا تغییر؟؟؟!!!خطاب به شهروندان عزیز

چرا تغییر - چون با تغییر فکر است که می توان خدا را نظاره کرد و هر چه هست برای رضای او در نظر گرفت. تاریخ را هر چند کوتاه درباره نماینده های قبلی مرور کنید و نیاز را باور کنید و بپذیرید که چه کسی می تواند تغییر را مدیریت کند؟؟  نیاز همان باوری است که مردم حس می کنند پدرها و مادرها آنرا درک می کنند و جوانان آنرا باور دارند.

در دروس مدیریت نیاز را به عنوان  شکاف یا تفاوت بین " آنچه باید باشد" و " آنچه هست" درک می شود.

بگذریم ... از کسی که به این تغییر و نوگردانی واقف تر است باید اندیشید حمایت و قدردانی کرد. اما نباید بی غدار به آب داد...

 میرمحمد سیدکلان

منبع